-
1402.08.25
پنجشنبه 25 آبانماه سال 1402 22:43
سه شنبه تو باشگاه رو به آینه تمرین کردیم با اینمه هنوز چاقم اما پاهام چه خوش فرم شده بود
-
1402.08.12
شنبه 13 آبانماه سال 1402 16:35
امروز صبح یه دفعه به خودم گفتم مهدیه چرا اینقدر زندگی رو به خودت سخت میگیری؟ چرا با خودت میجنگی؟ چرا گل به خودی میزنی؟ زندگی از اینی که تو داری میگذرونی راحتتره ها
-
1402.08.07
یکشنبه 7 آبانماه سال 1402 00:48
دارم از تنهایی جر میخورم.....
-
1402.07.10
دوشنبه 10 مهرماه سال 1402 22:41
تنها چیژی ک حالمو خوب میکنه بارونه امروز پر از بغض بودم وقتی فهمیدم دوباره سرکار دست تنها میشم بد از بدتر شد خدایا بهم قدرت بده اوضاع رو عوض کنم نمیتونستم پاشم برم خونه نمیدونستم دلم چی میخواد راه افتادم تو خیابون ببه یکی از دوستام پیام دادم بریم قهوه بخوریم گفت امشب نیستم رفتم کمی آجیل خریدم پیاده راه افتادم سمت مترو...
-
1402.07.10
دوشنبه 10 مهرماه سال 1402 17:07
مریم تنها همکارم بود که رفت هنوزم دلم پیششه غصم شد تنها شدم
-
1402.07.10
دوشنبه 10 مهرماه سال 1402 16:53
مریم تنها همکارم بود که رفت هنوزم دلم پیششه غصم شد تنها شدم
-
1402.07.09
یکشنبه 9 مهرماه سال 1402 14:46
بعد از اینکه یکی از همکارام بهم گفته بود آتنای جذابی داری دومین تعریف جذاب رو از خودم شنیدم یه وقار خاصی داری گه حتی وقتی عجله هم داری حفظش میکنی واقعا تعریف جذابی بود
-
1402.07.09
یکشنبه 9 مهرماه سال 1402 13:59
از همه همکارام از همه مواردی که جهت پیگیری بهم ارجاع میشه از همه موارد تکراری که ازم میپرسن از همه خنگ بازیاشون متنفررررم این نظم و برنامه ریزی من به درد هیچ جاشون نمیخوره باید در شلختگی خودشون غوطه بخورن تا هزینه هاشون جند برابر بشه تا قدر نظم رو بدونن متنفرررررم در این 6 سال الان این جند وقته بدترین روزاس که به زور...
-
1402.07.09
یکشنبه 9 مهرماه سال 1402 12:13
چند وقته خیلی فکر میکنم که من، برای چه کاری ساخته شدم! مسخره اس نه؟ آخه کار خودم صبح تا شب کمک به بقیه اس که بفهمنن برای چی ساخته شدن و کمکشون کنم که خودشون رو بهتر بشناسن! میدونید فکر میکنم دارم حرز میرم این همه استعداد و حافظه و.... جای استفادش اینجا نیست واقعا! دیشب از صدای دعوای همسایه ها ساعت 2 نصف شب از خواب...
-
1402.06.29
پنجشنبه 30 شهریورماه سال 1402 01:25
چرا هر کی بهش نزدیک میشم میگه حوصله رابطه جدی رو ندارم؟ البته دروغه رابطه جدی با من منظورشه
-
1402.06.25
یکشنبه 26 شهریورماه سال 1402 00:06
یادم اومد اولین بار که از دوست پسرم کمک خواستم با چشمای گریون بهش زنگ زدم اونم گفت بیا فلان ایستگاه مترو منو برد تو پارک و..... بعدم پلیس ریخت تو پارک من و ول کرد یکی دیگه اومد سراغم چرا ولش نکردم؟ عه الان یادم اومد از آخری هم با چشمای گریون کمک خواستم اونم گفت بیا فلان ایسنگاه رفتیم پارک و دست زد به سینه هام روز اول!...
-
1402.06.24
جمعه 24 شهریورماه سال 1402 03:25
الان تورنتو ساعت نزدیک 6 شبه تا این موقع شب ایران بیدار موندم که پشتیبانی سمینار اونجا رو داشته باسم حس قربانی بوذن دارم که چرا من ایجام اونا اونجا دارم فکر میمنم به جز آزادی پوشش و.... که اینجا به خاطر خانواده حفظ میشه چی منو نگه داشته حتی اگه اینجام آزاد بشه من نمیتونم هر چیزی ک دوست دارم بپوشم، برقصم، با دوستام...
-
1402.06.19
یکشنبه 19 شهریورماه سال 1402 15:57
اون راننده تاکسیه بود چند شب پیش دوباره سوار ماشینش شدم هنوز زن نگرفته دنبال زن میگرده
-
1402.04.21
سهشنبه 20 تیرماه سال 1402 11:32
یه روزایی از ماه برای غر زدنه، برای افسرده بودنه، برای ول ول گشتن و وقت حروم کردنه، برای اززندگی ناامیدبودنه، برای حوصله هیچ کس و هیچ چیز رو نداشتنه برای گریه کردنه، برای گیردادن به عالم و آدمه، برای مقصردونستن همه در سرنوشت فعلیته و برای هر فار منفی ای که فکرشو میکنی شاید ربطش بدیم به هورمون های پریودی، میخوام بگم که...
-
1402.04.16
جمعه 16 تیرماه سال 1402 23:10
دوست دارم اینقد تو کارم شناخته شده و کار بلد باشم که کارفرماها برای داشتنم تلاش کنن پولدار بشم زیاااد سرمایه گذاری کنم تو تجارت تک باشم خدایی فقط کارکردن و موفقیت هاش حالمو خوب میکنه منو میترسونن از اینکه پیر بشی کسی اطرافت نیست ترس داره؟ الانم کسی نیست خودمم و خودم تازه پیر شدنم و تنهایی رو الان دارم میبینم بابام پیر...
-
1402.04.16
جمعه 16 تیرماه سال 1402 13:31
دوست دارم یه خونه داشته باشم که حتی آدرسشم خاص باشه مثل رضا کیانیان که میگه خونمون رو کوچه ی بهشته
-
1402.04.15
پنجشنبه 15 تیرماه سال 1402 15:38
همکارم الان گفت که با مادرش و دوستای مادرش یک مرکز مشاوره راه انداختن ک داره کارای اونو میکنه حالا فهمیدم ک چرا اصرار داشت سریعتر از اینجا بره یهو ته دلم خالی شد حس بی ارزشی تمام وجودمو گرفت آیا من زندگی رو باختم؟ پیشرفتی نداشتم؟ چرا هنوز پایبندم؟ بقیه ک گذشتن بردن؟ شاید من و مدیران مکمل هم هستیم ....
-
1402.03.03
شنبه 3 تیرماه سال 1402 15:57
چند روزی خونه تنها بودم تنها کاری که خانواده کردن هی زنگ زدن بهم عذاب وجدان دان که نیومدی این کار رو نکردیم اون کار رو نکردیم خب میکردید من هم نیاز دارم مال خودم باشم و همون کارایی رو بکنم که دوست دارم به طرز عجیبی کمر درد وگردن دردم با وجود پیاده روی طولانی وپریود برطرف شده بود وامروز که دوباره برگشتم سرکار و خانواده...
-
1402.03.29
دوشنبه 29 خردادماه سال 1402 16:07
کاش خانواده ها یاد بگیرن چه زمانی فرزند رو رها کنن و چه زمانی تکیه گاه باشن. وقتی اینو بلد نیستن میشن والدین رو مخ و گیر....
-
1402.03.28
یکشنبه 28 خردادماه سال 1402 08:05
آقای یوسف زاده درست گفت وقتی هم قدت نمیشن هرکاری میکنن ک تو رو بکشن پایین و هم قدشون بشی چی بهتر از زیرآب زدن ولی من خیلی ناراحتم، خیلی دلم شکست همه تلاشم روی راستگوییه وقتی تو هنوز نمیدونستی اینجا کجاست، من از تک تک انتقال وجه ها خبر داشتم پیامک های واریز برای من میومد آقا بالاتر از اینکه سیم کارت مدیرعامل دست من بود...
-
آرزوهای کوچک و به ظاهر مسخره 1
سهشنبه 16 خردادماه سال 1402 12:09
امروز داشتم یادداشت یکی از همکارامو که برای برادرش نوشته میخوندم خودش 5 سالی ازم کوچکتر هست و برادرش 1 سال حدود سه سالی هست که برادرش بر اثر کرونا فوت کرده ولی هنوز این داغ تازه است وقتی این یادداشت رو میخوندم با خودم گفتم خیلی از اینها برای من آرزو هست، جسارت انجامش هم ندارم زیبا نیست؟ اینکه وقتی احساس کمبود دارم...
-
1402.02.23
یکشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1402 21:42
گفتن اگه. حجاب رعایت نکنید چون مجموعه دولتی هست نمیشه پلمپ کنیم اما ورزش بانوان رو تعطیل میکنیم و این در خالی هست ک تنیس آقایون در فضای باز با شلوارک موردی نداره
-
1402.2.6
چهارشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1402 10:01
6 اردیبهشت اینو نوشتم و انتظارم این بود ک تکمیلش کنم ولی همین قدر موند ..... و امروز که منتشر میکنم 16 خرداد هست این چند وقته خیلی فکر کردم از این زندگی چی میخوام... تو تعطیلات عید فهمیدم ک چیزی ک بهم معنا میده، کاره... و این خیلی بده چون همیشه توانایی کار نخواهد بود و من در اون حالت قطعا دچار احساس پوچی میشم و این...
-
1402.02.05
سهشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1402 10:41
خب راجع به راننده تاکسی اینقد برای همه تعریف کردم لوس شد دیگه اینجا دستم نمیره بنویسم —------------------------------- موضوع بعدی این که سه رو ز از تولدم گذشت و وارد 37 سالگی شدم الان ک میشینم و از دور نگاه میکنم چه آدم تو مخی هستم همه سوپرایزهامو بهم زدم با بداخلاقی بعد تشکرم نکردم حقش بود برادرمو بغل میکردم و کلی...
-
1402.01.30
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1402 13:24
دیروز سوار یه ماشین شدم این راننده اینقد باحال بود یادم باشه جریانشو بنویسم تا اینجا سال از خودم راضیم، دارم یاد میگیرم کجا سکوت کنم..
-
1402.01.28
دوشنبه 28 فروردینماه سال 1402 16:24
من از اون آدمای محو هستم از اونا ک اگه سالها تو محل کارم یا خونه امون رفت و آمد کنی شاید اصلا منو نبینی میگی چرا؟ چرا باید خودمو به کسی ک نه من باهاش کار دارم نه اون با من نشون بدم فکر نکنید ک کارمند جز هستما من مدیر داخلی هستم و کل مجموعه رو میچرخونم اما دوست ندارم جلو چشم باشم روزها صدام در نمیاد میشینم پشت میزم...
-
1402.01.27
یکشنبه 27 فروردینماه سال 1402 08:33
درست حدس زدید من یه آدم حرص درار بداخلاقم یه آدم عقل کل ک همه چی رو خودش میدونه و همه چی رو پیش بینی میکرده از همون آدما ک تا یه اتفاقی میفته میگه منکه گفته بودم اینجوری میشه اما از نظر من دقیقا همینه همیشه هشدار میدم همیشه میگم ک اینجوری میشه اما خب بقیه کار خودشون رو میکنن و وقتی افتادن تو چاه میگن اه توام ک همیشه...
-
1402.1.26
شنبه 26 فروردینماه سال 1402 23:56
گلس گوشیمو عوض کردم انگار دنیا عوض شد.... _____________________ عجب دنیاییه ها من و محیا حداقل هفته ای سه بار همدیگه رو میدیدیم هر شب تو گروه واتس آپ کلی غیبت میکردیم امروز بهش زنگ زدم، بچه اش اینقد بزرگ شده ک داره دندون درمیاره میخواد از شیر بگیرتش و من وقتی دو ماهش بود دیدمش ای روزگار -----—--------------------- تو...
-
1402.1.26
شنبه 26 فروردینماه سال 1402 09:45
دوباره روتین یه ساعت تو رختخواب وول زدن چک کردن گوشی دیر شدن پاشو دیگه دوش گرفتن نیم ساعت منتظر ماشین موندن فحش دادن به خودت ک 7 ماهه ماشین خریدی هنوز میترسی رانندگی کنی چونه زدن با راننده سر کرایه و... شروع شد
-
1402.1.26
شنبه 26 فروردینماه سال 1402 02:59
بعد از 5 روز فردا میخوام برم سرکار هنوز خوابم نبرده و این یعنی فردا سگ اخلاق خواهم بود... من عاشق کار کردنم و همیشه بهترینم ولی نکیدونم چرا دیگه کارم رو دوست ندارم متل قبل فکر میکنم خیلی انرژی گذاشتم و به اندازه ای ک انرژی گذاشتم و تلاش کردم زمینه نشدم و دلسردم کرده.... البته ک در سال جدید تصمیم گرفتم آهسته تر کار...