یـکـــــــــــــــــــ فنجـــــــــــــــــــــــانـــــ سکــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــ
یـکـــــــــــــــــــ فنجـــــــــــــــــــــــانـــــ سکــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــ

یـکـــــــــــــــــــ فنجـــــــــــــــــــــــانـــــ سکــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــ

1402.07.09

بعد از اینکه یکی از همکارام بهم گفته بود آتنای جذابی داری
دومین تعریف جذاب رو از خودم شنیدم 

یه وقار خاصی داری گه حتی وقتی عجله هم داری حفظش میکنی 

واقعا تعریف جذابی بود 

1402.07.09

از همه همکارام

از همه مواردی که جهت پیگیری بهم ارجاع میشه

از همه موارد تکراری که ازم میپرسن 

از همه خنگ بازیاشون 

متنفررررم

این نظم و برنامه ریزی من به درد هیچ جاشون نمیخوره

باید در شلختگی خودشون غوطه بخورن تا هزینه هاشون جند برابر بشه تا قدر نظم رو بدونن

متنفرررررم

در این 6 سال الان این جند وقته بدترین روزاس که به زور میام سرکار به زوووور

1402.07.09

چند وقته خیلی فکر میکنم که من،  برای چه کاری ساخته شدم! 

مسخره اس نه؟ 

آخه کار خودم صبح تا شب کمک به بقیه اس که بفهمنن برای چی ساخته شدن و کمکشون کنم که خودشون رو بهتر بشناسن! 

میدونید فکر میکنم دارم حرز میرم

این همه استعداد و حافظه و....  جای استفادش اینجا نیست واقعا! 

دیشب از صدای دعوای همسایه ها ساعت 2 نصف شب از خواب پریدم

دیگه ام خوابم نبرد

درد پریودی تموم وجودمو گرفته بودم و صدای دعوای اونام تموم نمیشد 

حالا چی اومد تو ذهنم 

اینکه همیشه از بچگی همه چی رو تو جای مناسبی میذاشتم

مثلا وقتی میخواستم غذاها رو جا به جا کتم 

میتونستم تصمیم بگیرم چه ظرفی مناسبه،  چجوری تو یخچال بچینیم که کمتر جا بگیره و.... 

حالا بزرگتر شدم چی شده 

میفهمم هر کاری چه پیش نیازایی داره میتونم مسیر رو برنامه ریزی کنم

یا میتونم بگم تو این مسیر کیا میتونن کمکمون کنن

هر جیزی،  هر کسی در جای مناسب خودش و برنامه ریزی زمانی دقیق 

دیشب به ذهنم رسبد میتثنم کوچینگ یا منتور خوبی بشم 

آدما رو بشناسم 

استعدادها رو تشخیص بدم و بگم جای تو اینجاست

یا مثلا یه مرکزی داشته باشم پروژه ها بهک ارجاع بشه و. من افراد مناسب اون پروژه رو بهشون معرفی کنم


به نظرم فکر جالبیه