یـکـــــــــــــــــــ فنجـــــــــــــــــــــــانـــــ سکــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــ
یـکـــــــــــــــــــ فنجـــــــــــــــــــــــانـــــ سکــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــ

یـکـــــــــــــــــــ فنجـــــــــــــــــــــــانـــــ سکــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــ

یادداشت هشتاد و هفتم

من نیاز به کمک فکری دارم

یکی که تمام شرایط منو بدونه

موقعیت منو بدونه

همه اون چیزایی که من از محیط کار الانم میدونم بدونه

بدونه من چی میخوام

همه فکرایی که تو ذهنم میچرخه رو بدونه و کمکم کنه 

کلا تو مغز من باشه و کمک کنه ... که پیدا نمیشه

دارم از فشار عصبی میمیرم ......

نظرات 7 + ارسال نظر
آرمیک چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:12 ب.ظ http://gitare.blogsky.com/

حالا مگه چی شده؟

معلوم نیست چی شده ؟؟

آشکار چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:38 ب.ظ

دلم می خواد می تونستم کمک کنم اما نه شرایط شما رو می دونم نه موقعیت شما رو و نه همه چیزهایی که از محیط کارتان باید بدانم و نه چیزهایی که در ذهن تان می چرخد و نه توی مغزتان هستم
فقط می توانم بگویم آرام باشید

آشکار
کسی نمیتونه کمکم کنه
چون جای من نیست
به هر حال تشکر

پارمیدا پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:49 ق.ظ


PaRi جمعه 25 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:12 ب.ظ http://magicgirl.blogsky.com

آخه چرا؟؟؟؟!
این روزها همه دارن از فشار عصبی می میرند....شما چه طور؟؟!!

چرا نداره عزیز من
بعضی روزا فکر میکنم قبل از کنکور بهترین روزای زندگیته
با اینکه استرس داری اما هدفت معلومه و راه مشخص
بدون سر در گمی و بلا تکلیفی
منکه میگم قدرشو بدون

امین اتاقک شنبه 26 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:44 ب.ظ

میگم بیا بریم یه چند شب تیمارستان بخوابیم شاید حالمون بهتر شد!

این چند وقته برای اینکه خودمو آروم کنم، تنهایی میرم بیرون قدم میزنم.. تو پارکا میشینمو فکر میکنم.. رو پلهای هوایی وامیستم و اتوبانو نگاه میکنم..
آرومم میکنه تا حدودی


منم قبلنا از این کارا میکردم
راستشو بخوای الان دلم برای اون موقعها تنگ شده
استرس دیر رسدن نداشتم
خیابونارو طی میکردم بدون نگرانی
نگرانی از کمبود وقت
دلم برای بیکاریام تنگ شده
با دوستام بیرون رفتن
باشگاه رفتن .....

خودمم شنبه 26 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:11 ب.ظ

سلام ! من می خوام بیام تو مغزت اما نمی دونم از چه راهی وارد شم !!!
می شه کمکم کنی ...

نن جون خدا خیرت بده

سلام داششششششششششش
عجبی افتخار دادید اینجا نظر گذاشتید
گفتم همچین کسی پیدا نمیشه که....

MST شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:39 ب.ظ

برید کنار که حلال مشکلات اومد...
خوب متاسفانه راه حلی برای مشکل شما نیست ...

--

اصولا در این مواقع یه استراحت چند روزه، یه مسافرت خارج از شهر، یه چند ساعت آب بازی... خیلی میتونه کمک کنه... البته شاید...

--
ضمنا این پرده ی خوش آمد گویی هم چه نازه...

این چه حلالیه پس
آب بازی کنیم که میگیرنمون .... استراحت کردم اما تو همین استراحت تصمیم آخر رو گرفتم
حالا ماجراشو دارم مینویسم
این پرده هم قابل شما رو نداره
کدهای دیگه هم هستاااااااااا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد