یـکـــــــــــــــــــ فنجـــــــــــــــــــــــانـــــ سکــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــ
یـکـــــــــــــــــــ فنجـــــــــــــــــــــــانـــــ سکــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــ

یـکـــــــــــــــــــ فنجـــــــــــــــــــــــانـــــ سکــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــ

1402.01.25

داستان سریال ترکی دیدن من برمیگرده به سریال "اتاق قرمز"

من تو مجموعه ای فعالیت میکنم که یه بخشی از فعالیت ما مشاوره هست 

و طی دو سال اخیر ازهمکارا میشنیدم که این سریال خیلی به کارشون مرتبطه 

دیگه از اونجایی که هر چیزی یه زمانی داره یه روزی تو فیلیمو این سریال رو شروع کردم به دیدن و چقدر جذاب، چقدر گیرا، چقدر پرمحتوا.....

از قسمت 22 به بعد دیگه فیلیمو داشت 

منم دنبالش گشتم تو یه کانال تلگرامی پیدا کردم و دیدم اصلا فیلم اصلی چقدر فرق داره 

دوباره از اول دانلود کردم و شروع کردم به دیدن 

وای ک چقدر سنگین بود

از نیمه رهاش کردم واقعا خیلی درگیرش شدم 

سه تا سریال دیگه هم دنبال میکنم 

"دختر شیشه ای  یا دختری پشت پنجره" 

"عمر"

"آدمک" که به نظرم دیگه ولش کنم ارزش نداره خیلی آبکی و کش دار شده 

----------------------------------------------------------------

اول اینکه چقدر این صنعت داره پیشرفت میکنه - این کشور از اون سریال های عشقی کشکی به چه سریال های پرمحتوایی رسیده 

دو تا سریال اول ماجراهای واقعی دارن و البته آدمک

از روی کتاب های یه دکتر رواشناس ساخته شدن 

دوم اینکه جایگاه روانشناس بین مردم کشورش بالا میره و میبینن که چقدر راهگشاست 

سوم اینکه ناخودآگاه جمعی ما با مردم ترکیه خیلی نزدیکه

یعنی من تک تک المان هایی که شاید تو فرهنگ ما باشه اونجا هم مبینم و خیلی احساس نزدیکی میکنم کثلا چشم نظر تو خونه ها 

آینه و قرآن برای خونه جدید و خیلی چیزهای دیگه

موضوع بعدی اینکه مشکلات با مشکلات ما تقریبا یکی و چقدر میشه هم ذات پنداری کرد 

یه مورد دیگه که برام خیلی خیلی جای تاسف داره 

همراه شدن سنت ها در زندگی روزمره این افراده و چقدر ما از خیلی چیزها زده شدیم 

البته بگم که اون هام آدمهای متعصب دارن که به حجاب، نماز، روزه گیر بدن 

مردهایی هستن که زن و خواهر و دختر رو سهم خودشون بدونن و به خودشون اجازه دخالت تو زندگیش بدن 

مخالف کار کردن زنا باشن 

پیرزن، پیر مردهایی هستن که واسطه ازدواج بشن

افرادی که به دمنوش و دعا و .... بیشتر از دکتر اهمیت میدم

و کلا همینا ک اینجا میبینیم و همینا باعث میشه من بیشتر جدب بشم 

---------------------------------------------------------------

اول سریال آدمک یه جمله از یونگ نوشت که پرهام ریخت 

از این نظر ک یونگ! سریال ترکی!


اونم این جمله 

تا زمانی که ناخودآگاه رو به خودآگاه نیاریم 

هر چیزی رو فکر میکنیم سرنوشته!




جمع بندی اینکه سریال و فیلم خوب ببینید حتی اگه ترکی باشه 

1402.01.25

این یه اصل تو زندگیه 

روز از وقتی شروع میشه که دوش میگیری

من فکر میکنم برای همینه ک روزای تعطیل کسلم 

چون ما بقی روزا خودمو مجبور میکنم بلند شم، دوش بگیرم و باید به سر کار هم برسم طبیعتا .....

برای همین زمان محدوده و در اسرع وقت دوش میگیرم و روز آغاز میشه ...

اما روزهای تعطیل میگم حالا وقت هست، نمیخوام جایی برم ک و ... 

اینجوری میشه ک کلا دوش نمیگیرم و در کسالت تموم میشه 

-------------------------------------------------------------------------

فکر میکنم شیو کردن، مرتب بودن ابروهام، اپیلاسیون دست و پام و لباس شیک پوشیدن هم در روزم خیلی تاثیر داره 


1402.01.25

به وبلاگایی که این گوشه گذاشتم نگاه میکنم 

دیگه تقریبا هیچ کدوم هویت قبل رو ندارن 

اسمشون عوض شده 

با منِ الان سنخیتی ندارن 

منم با منِ سال 89 سنخیتی ندارم اوووووووه 89 

اهههههه 

یه دختر 24 ساله بودم 

دوستای خوبی اینجا پیدا کردم 

دنیا همیشه ک نه اما بیشتر اوقات خوبیا رو بهم نشون داده 

دیگه بزرگ شدم سعی میکنم تو اون مشکلاتم دنبال درس باشم ببینم برام چیا داره 

البته بگما شاید از نیمه دوم سال پیش زندگی رو دارم راحت تر میگیرم 

سعی میکنم سعی میکنم زیادم دنیا و آدماش و تفکراتشون برام مهم نباشه 

از یه ماهه پیشم دارم تلاش میکنم خودم مهم باشم 
برای دیگران مادری نکنم اول برای خودم مادر باشم 

------------------------------------------------------------------------

درنتیجه در تاریخ 27 فروردین حذفشون کردم

البته که خیلی هاشون و تقریبا همشون غیرفعال شده بودن