یـکـــــــــــــــــــ فنجـــــــــــــــــــــــانـــــ سکــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــ
یـکـــــــــــــــــــ فنجـــــــــــــــــــــــانـــــ سکــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــ

یـکـــــــــــــــــــ فنجـــــــــــــــــــــــانـــــ سکــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــ

یادداشت سیزدهم

امشب شبکه چهارم فیلم سینمایی داد که موضوعات مطرح شده در آن بسیار جالب بود- امیدوارم دیده باشید.

اولش به مامانم گفتم چقدر آدمهای این دوره و زمونه بدبختن – دیگه بد بختی از زنها و دخترها گذشته و تو جامعه مسری شده!

یه آدمی در به در دنبال پول میگشت تا شب به صاحبخونه اش تحویل بده به هر دری میزد جور نمیشد ، آخه میخواست حلال باشه

زنش تو شرکت به هر دری میزد تا وام بگیره اما چون مجرد ، بیوه یا مطعلقه نبود مدیر عامل با وامش موافقت نکرد و این موضوعی بود که واضح مطرح شد ، اما عوض مدیر عامل که از دسته اول پسرا بود ، حساب داره شرکت از دسته سوم بود اما موضوع جالب اینجا بود که هر چی حساب دار آدم بود آبدارچی چون این خانم جواب سلامشو نمیداد براش حرف در آورد که با ایشون رابطه داره!

بالاخره فیلم پر از بدبختی بود اما آخرش جالب بود:

وقتی شوهر این خانم تهمت به این بزرگی رو شنید طرف خانم رو گرفت و گفت من به زنم شک ندارم – کاش همه مردا همین طور بودن

حرف جالبی حساب دار زد که گفت مدیر فاسد زسر دستاش هم فاسد میشن – اشاره داشت به این نکته که چرا به این خانم وام داده نشد

و این حساب دار به خاطر |آبروی خانمی که دیگه توی اون شرکت کار نمیکرد استعفا داد!

و اینجاست که آدم دعا میکنه خداوند آدمای خوبو بیشتر و اونایی که هستن رو نگه داره 

تو این دوره زمونه که پسرا از هر واژه ای برای رسیدن به دخترا استفاده میکنن اما گفتن دوست دارم رو به همسرشون عیب میدونن ابراز علاقه زوجها در این فیلم جالب بود 

کاش دنیا به این قشنگی بود....