-
گلها هرگز خیانت نمی کنند ...
پنجشنبه 20 آبانماه سال 1389 11:15
غروب شد ... خورشید رفت، آفتابگردون دنبال خورشید می گشت ... ستاره ای چشمک زد ... آفتابگردون سرشو پائین انداخت ! گلها هرگز خیانت نمی کنند ...
-
گذشته فراموش نمیشه..
پنجشنبه 20 آبانماه سال 1389 11:06
به من میگویی گذشته را نشخوار نکن. چه کنم؟ هضم نمی شود
-
یادداشت سی و هشتم
سهشنبه 18 آبانماه سال 1389 22:10
امشب اصلا حالم خوب نیست، اصلاً!! بغضی هست که دوست ندارم باشه و دلیلشو نمیدونم!! دوست دارم حرف بزنم و بگم تا کشفم کنه!! ببینه میفهمه من چمه!! خودمم حال خودمو نمیفهمم انگار این بغض لعنتی که نمیدونم چرا یکی دو ساعتیه پیداش شده ، تمام ترسایی که داشتم رو یادم میاره خدایا..... یه چیزی تو وجودم هست که نمیدونم چیه!! یه جور...
-
غریو را تصویر کن !
سهشنبه 18 آبانماه سال 1389 22:02
سکوت آب میتواند خشکی باشد و فریاد عطش؛ سکوت گندم میتواند گرسنگی باشد و غریو پیروزمندانهی قحط ؛ همچنان که سکوت آفتاب ظلمات است اما سکوت آدمی فقدان جهان و خداست ؛ غریو را تصویر کن !
-
زندگی کوتاه است!!
سهشنبه 18 آبانماه سال 1389 22:00
زندگی کوتاه است، قواعد را بشکن، سریع فراموش کن، به آرامی ببوس، واقعاً عاشق باش، بدون محدودیت بخند، و هیچ چیزی که باعث خنده ات میگردد را رد نکن
-
.شاید که ما نیز عروسک های کوکی یک تقدیر بوده ایم . . .
سهشنبه 18 آبانماه سال 1389 21:59
من لبریز از گفتنم ، ننوشتن، نه ..........تحمل تنهایی از گدایی دوست داشتن آسانتر است. تحمل اندوه از گدایی همه شادی ها آسانتر است . سهل است که انسان بمیرد تا آنکه بخواهد به تکدی حیات برخیزد ، نه، بگذار که انتظار فرسودگی بیافریند ، زیرا تنها مجرمان التماس خواهند کرد .شاید که ما نیز عروسک های کوکی یک تقدیر بوده ایم . . ....
-
چه شبیه شد آیـنه با من
سهشنبه 18 آبانماه سال 1389 21:58
چشمانـم به دنبال حقیقت میگردند انگشتانـم ایمان و عقیده را احساس میکنند پاکیزگی را با دستانـم لمس میکنـم و همه چیز را زیـر بـاران اعتراف میکنـم و سپس در مقابل آینـه ایستادم آنرا شکستـم! ... چه شبیه شد آیـنه با من . . .
-
چیز!!
سهشنبه 18 آبانماه سال 1389 21:56
از چیزی به خاطره ای رفتن از چیزی به خاطر چیزی گذشتن و فرورفتن در اندیشه ای ژرف آدمی را دور می کنداز این جهان. از چیزی به چیزی رسیدن از هیچ به هیچ و آنچه به دست می آید چیزی است که عاقبت از دست خواهد رفت چیزی که نیست در این جهان. " هیوا مسیح "
-
یادداشت سی و هفتم
سهشنبه 18 آبانماه سال 1389 17:48
دسته بندیه پسرا رو که یادتون هست تو یه پست با عنوان کشف جدید گذاشتم و در پایان آرزو کردم همه پسرا جزء گروه سوم باشن که این روزا کمتر پیدا میشن!!! اما بازم لطف خدا شامل حال من شد و با یک نفر دیگه آشنا شدم که میتونه توی این گروه قرار بگیره امیدوارم در موردش اشتباه نکرده باشم!!
-
خدا...
دوشنبه 17 آبانماه سال 1389 23:01
خدا تنها معشوقی است که عاشقانش به هم حسادت نمیکنند.
-
خورشید من غروب نکن
دوشنبه 17 آبانماه سال 1389 22:59
خورشید من غروب نکن ، آفتاب گردانی به سوی تو سر بر آورده است .
-
یادداشت سی و ششم
دوشنبه 17 آبانماه سال 1389 22:53
واقعا میخواستم این بلاگو حذف کنم!!! اما نتونستم....
-
آرزوهایت را یادداشت کن
دوشنبه 17 آبانماه سال 1389 22:50
آرزوهایت را یادداشت کن خداوند آنها را فراموش نمی کند اما تو از خاطرت می رود ... آن چه امروز داری... خواسته دیروزت بوده است!!!
-
بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید
دوشنبه 17 آبانماه سال 1389 22:49
عزیز من ، اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی یکی نیست ، بگذار یکی نباشد بگذار در عین وحدت مستقل باشیم بخواه که در عین یکی بودن ، یکی نباشیم بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید.................نادرابر اهیمی
-
وسعت تنهایی من!!
یکشنبه 16 آبانماه سال 1389 21:42
پشت تنهایی من که رسیدی،گوشهایت را بگیر! اینجا سکوت،گوش تو را کر می کند!
-
غروب خورشید دلم
شنبه 15 آبانماه سال 1389 03:46
امروز خورشید ، پشت نازکترین پرده قلب من غروب کرده است ....................
-
یادداشت سی و پنجم
جمعه 14 آبانماه سال 1389 17:39
امروز دلم شکسته بد جور شاید دیگه ننویسم شاید منو یه جای دیگه پیدا کردید و هزار شاید دیگر این دفعه هم دلیل اینکه دلمو شکوند نمیدونم!!!
-
دلتنگی
جمعه 14 آبانماه سال 1389 17:36
رابطه ها زمانی زیبا میشوند که برای یاد کردن هیچ دلیلی جز دلتنگی نباشد.
-
خسته ام!!
جمعه 14 آبانماه سال 1389 17:34
خسته از هرچه که هست خسته از هرچه که بود میروم از اغاز مینویسم تا پایان
-
یادت ای دوست بخیر
جمعه 14 آبانماه سال 1389 17:34
یادت ای دوست بخیر بهترینم خوبی ؟ خبری نیست ز تو دل من می خواهدکه بدانی بی تو دل من قد یه دنیا تنگ است
-
عاشق پاییز می شوی!!
پنجشنبه 13 آبانماه سال 1389 22:45
درخت باشی و برگ های اندوهت انبوه ... برگ برگ که می ریزد ... عاشق پاییز می شوی!!
-
میخواستم زندگی کنم...
پنجشنبه 13 آبانماه سال 1389 22:24
میخواستم زندگی کنم راهم را بستند٬ستایش کردم گفتند خرافات است ٬عاشق شدم گفتند دروغ است ٬ گریستم گفتند بهانه است ٬ خندیدم گفتند دیوانه است ٬...... دنیا را نگه دارید میخواهم پیاده شوم !! دکتر شریعتی
-
مانده بر سر دوراهی ...
پنجشنبه 13 آبانماه سال 1389 12:52
بیچاره قلوه سنگی که از دست کودکی به سوی پرنده ای پرتاب می شود ... مانده بر سر دوراهی ... دل کودک را بشکند یا دل پرنده را!!
-
دوستت دارمها را نگه میداری برای روز مبادا،
پنجشنبه 13 آبانماه سال 1389 12:50
دوستت دارمها را نگه میداری برای روز مبادا، دلم تنگ شدهها را، عاشقتمها را… این جملهها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمیکنی! باید آدمش پیدا شود! باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد! سِنت که بالا میرود کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که...
-
باز باران
چهارشنبه 12 آبانماه سال 1389 23:18
باز باران ، بی طراوت ، کو ترانه؟! سوگواری ست ،رنگ غصه ، خیسی غم ،می خورد بر بام خانه ، طعم ماتم . یاد می آرم که غصه ، قصه را می کرد کابوس ، بوسه می زد بر دو چشمم گریه با لبهای خیسش.....
-
!!!
چهارشنبه 12 آبانماه سال 1389 10:54
کبــــــــوتــــر با کبــــــــوتــــر ، باز تنهاســــــــــــت ... !!!
-
آرزویی دارم...
چهارشنبه 12 آبانماه سال 1389 01:07
درجاده ای که انتهایش معلوم نیست پیاده یا سواره بودن فرقی ندارد اما اگر همراهی داشته باشی که تنهایت نگذارد بی انتها بودن جاده برایت یک آرزو می شود!!
-
شوق و بیم!!
چهارشنبه 12 آبانماه سال 1389 01:00
در فراق شوق وصال هست و در وصال بیم فراق!!
-
همیشه...
چهارشنبه 12 آبانماه سال 1389 00:43
همیشه خواستنی ها داشتنی نیست ، همیشه داشتنی ها خواستنی نیست . . .
-
آی از این دل
چهارشنبه 12 آبانماه سال 1389 00:42
آی از این دل که هیچ وقت عاقل نمیشه!!