ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
چند روزی بود ک فکر تغییرکار داشت از ذهنم بیرون میرفت
صبح تا برسم داشتم میگفتم یه جرقه لازمه بگم دیگه نمیام اگر کار دارید بگید روزمزد میام
بت ازای پولی ک میدید کار میکنم
الان نیم ساات منو نگه داشت و هر چی از هر جا خورده بود سرم خالی کرد
منم نشستم پشت میزم و اشک میریزم
چرا باید ادامه بدم؟
یهبغل میخوام که سرمو فشار بده روی سینش
و من از اعماق وجودم گریه کنم
حس میکنم این فشار و عصبیت رو فقط اینطوری میتونم خالی کنم
وشاید س*ک*س