ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
بعد از دانشجویان فرانسوی حالا نوبت دانش آموزان این کشور است که به علت حذف بودجه اعتراض کنند
این در صدر خبرهای دیروز بود
و بعد از این عنوان یک ارتباط مستقیم با خبرنگار اعزامی به فرانسه برقرار میشه و این خبرنگار در صحبتهای خوب عنوان میکنه که عملا هفتاد درصد دانش اموزان فرانسوی از تحصیل رایگان محروم میشن و ممکنه به راههای خلاف کشیده شوند.
من دارن به این فکر میکنم که اولا چجوری روشون میشه این خبره رو پخش کنن! ؟
ثانیا چرا این نتیجه گیری رو در مورد کشور خودشون نمیکنن!؟
یه روز از روزای ماه خرداد که به پایان ترم نزدیک میشد،مهدیه تصمیم گرفت یه بلاگ بزنه
دوستاش وقتی فهمیدن گفتن این ترم 24 واحد داری!!پس اونا چی؟کی به درسات میرسی؟
اونایی که میشناختنش ، میدونست مهدیه میتونه به همه چی برسه، اگه بخواد.
همون زمان به بلاگش میرسید ، تو فیس بود ، همیشه آنلاین بود با دوستاش و استاداش چت میکرد و مشکلای درسی رو رفع میکرد،نمره هاش عالی بود،صبحا تو دانشگاه قبل از امتحان یه پا استاد بود، رفع اشکالی میکرد که یه چیزایی رو بچه ها تازه میفهمیدن!!
هدفش نوشتن تبعیضایی بود که تو جامعه یا تو خونه میدید و نمیتونست به کسی بگه
البته دوستای خوبی داشت که همیشه به حرفاش گوش میکردن و راهنماییش میکردن
اما فکر میکرد که هنوز یه چیزایی هست که نمیتونه به کسی بگه
فکر میکرد تنهاست اما دوستایی داشت که همیشه آماده کمک کردن بهش بودن، تنها بود اما شاد!
بعد از یه مدت دنیاش کوچیک شد، شد اندازه بلاگش
دوستای مجازی جای دوستای واقعی رو گرفتن
مهدیه که به هر مناسبتی یادی از دوستاش میکرد حالا دوستاش ازش دلخور بودن که چرا ازشون خبری نمیگیره
روزها گذشت این دنیای مجازی براش جای دنیای واقعی رو گرفت
درگیر ماجراهای احساسی شد که منطقشو ازش گرفت
اما یه اصلو فراموش کرد که اینجا مجازیه با آدمای مجازی
اما اون مال دنیای واقعی بود
نمیتونست این اصلو بفهمه
حالا از دنیای واقعی جا موند، دوستاش یکی یکی از پایان نامه هاشون دفاع کرد و همه در تعجب که مهدیه با اون معدل و پشتکار میخواد پایان نامشو تمدید کنه
حتی استادشم تعجب کرد
این آخرا یه ضربه خیلی بد خورد که شاید به خاطره این بود که اون اصلو قبول نکرد
اینجا مجازیه با آدمای مجازی
که میتونن یه هویت برای خودشون بسازن که ساخته ی ذهنشون باشه
به شعاری که اون بالا نوشت ایمان آورد
و به همین خاطر میخواد چند وقتی نباشه
از این دنیای مجازی دور باشه
تا بیشتر از این غمگین نباشه
تا بیشتر از این به این نرسه که دیگه صداقت ارزشی نداره
اینو بدونیدکه من بیشتر از اون چیزی که فکر میکنید درگیر این دنیای مجازی هستم
اینقدر که برای تک تک مشکلاتی که بهم گفتید گریه کردم
دعا کردم
حتی برای تمام دروغایی که این آخرا شنیدم
وقت گذاشتم و دل سوزوندم
اون دختره شاد شد پر از غم