یـکـــــــــــــــــــ فنجـــــــــــــــــــــــانـــــ سکــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــ
یـکـــــــــــــــــــ فنجـــــــــــــــــــــــانـــــ سکــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــ

یـکـــــــــــــــــــ فنجـــــــــــــــــــــــانـــــ سکــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــ

حساب و کتاب عاشقی ...

هر شب می‌نشینم پای حساب و کتابم...

چند بار گفته‌ای دوستم داری...

چند بار دوستم داشته ای...

چند بار بارونی شده‌ای برای من...

چند بار باریده ای...

چند بار عارف شدی..

عاشق شدی..

شاعر شدی....

چند بار برای نبودنم مردی و زنده شدی...

چند بار از آمدنم نا‌ امید شدی....

چند بار از رفتنم شکستی...

چند بار از دیدنم دوباره بهاری شدی

 

هر جور حساب می‌کنم میبینم هنوز هم من بیشتر دوستت دارم....

میبینم هنوز هم لحظه های بی‌ تو کشنده است ...

میبینم صبورانه تحمل می‌کنم بودن و نبودن‌هایت را....

میبینم هر شب خواب من از خیال تو در بدر می‌‌شود ....

هر شب دلم برای لیلی میسوزد...

هر شب خیسی پنجره‌ها داغی‌ گونه‌هایم را به تن می‌‌کشد....

هر جوری حساب می‌کنم میبینم حساب و کتابمان یکی‌ نمی‌شود.....

من و کتابم اینجا منتظر....

بیا کمی‌ عاشقی کن..

عارفی کن...

بیا و دلت رو با دل ما یکی‌ کن....

بیا حسابت را تسویه کن

زجری سختر از تنهایی

تنهایی سخته اما از اون سخت تر زجریه که از گداییه محبت نصیبه آدم میشه

اعتماد

کسی که به من اعتماد می کند، از کسی که مرا دوست دارد گامی فراتر نهاده است.