ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
امروز بعد از کار رفتم پیش یکی از دوستام
میخواستم هر چه سریعتر به خونه برسم
تو ایستگاه اتوبوس وایستاده بودم یه تاکسی از چند کیلومتری هی چراغ زد یهو جلوی پام ترمز کرد
شیشه رو داد پایین گفت کجا میرید
گفتم متروی ....
گفت بیا بالا
دودل بودم اما میخواستم سریع برسم
سوار شدم اومدم در عقبو باز کنم گفت نه بیا جلو
منم رفتم
گفت از متروی ... کجا میری ؟؟
- آزادی
- از اونجا کجا میری ؟؟
- خوب خونمون
- اینجا محل کارته ؟؟
- نه
- خوب اینجا چیکار میکنی ؟؟
- خوب کار داشتم
- ببخشید
رانندگی نمیکرد که در حال مسابقه دادن و لایی کشیدن بود
- من میزارمت متروی ... 1 ایستگاه پایین تره
- ممنون آقا لطف میکنید
در حال مسابقه دادن ضبطم زیاد میکنه خودشم باهاش میخونه گوشیشم زنگ میزنه
صدای ضبطو کم میکنه اما با طرف داد می زنه و حرف میزنه
منم دارم با دوستم میحرفم اما هر دو فقط صدای راننده رو میشنویم مجبور میشم قطع کنم
دوستم میگه تنهایی تو تاکسی
خوب چرا سوار شدی
خوب گفتم زود برسم دیگه
- میخوای برسونمت آزادی
- نه ممنون
- کرایه نمیگیرما
- تا همین جا هم لطف کردید آقا
کرایتون چقدر میشه
- هر چی دادید اصلا هیچی نده
- نه آقا بفرمایید چقدر تقدیم کنم
- خوب تا اینجا میشه 500 تومن
در حالی که پلیس بالای سرمون بود و هی اشاره میکرد از ماشین پریدم بیرون
دیشب ما رو شمردن !!!!
.
.
.
اینم یه عکس از برف 2 شب پیش ..... چقدر سرد بوووووووووود
همیشه فکر میکردم قدم زدن تو هوای بارونی لذت بخشه
اما این چند روزه اینقدر بارون اومد
بارونی که نمیشد بدون چتر رفت زیرش ( به اندازه تمام عمرم از چتر استفاده کردم )
که تازه فهمیدم قدم زدن تو هوای برفی چه لذتی داره
.
.
.
هوا تاریک شده باشه
یواش یواش برف شروع به باریدن کنه
دونه های برفی که میخورن رو صورتت و با گرمای وجود تو آب میشن
وقتی مادر بزرگه راه میره و شعر میخونه
چیستان میگه
مهربونه
همه خونش جمع میشن و با هم دور سفره میشینن
من فقط بغض میکنم و گریه
خوب دلم برای مامان بزرگم تنگ شده
که برام شعر بخونه داستان بگه و چیستان
وقتی تازه بهش احتیاج داشتم ما رو گذاشت و رفت
دلم برای جمعه ها که همه دور هم جمع میشدیم خونه مامان بزرگ تنگ شده
سالگردش نزدیکه الان ۶ ساله رفته و مارو تنها گذاشته