ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
امروز پدر آقای رضایی اومد دفتر
فقط من بودم و آقای رمضانی
اومد پیش من و گفت: میخوام یه موضوع محرمانه ای رو بهت بگم
گفتم جانم؟
بچه ها گفتن یکی مزاحمت میشده؟ موضوع حل شد؟
یاد پدربزرگ ها افتادم، چقدر دلسوز
یعنی روزای خوب زندگی رسیده؟
ازدواج پسرشو تبریک گفتم و فکر کرد دیر ازدواج کرده
گفتم منم همسن حمیدرضام دیر نشده
دورش بگردم داشت تو ذهنش برام دنبال شوهر میگشت
سن واقعا مهم نیست نمیدونم چرا ملت اینقد پیگیرن
چه جالب که هنوز مینویسی.
بعد صد سال سلام

داشتم تو پستای قدیم میچرخیدم , دیدم عید سال 91 رو تبریک گفتی بهم
گفتم منم بیام پیشاپیش 1400 رو تبریک بگم . ایشالا سال خوبی داشته باشی.
در مورد نوشته هم خیلی خوبه که اینجور آدما هنوز هستن. آدمایی که خودشون رو در قبال همه مسئول و دلسوز میدونن
سلام
سال نو میارک