یـکـــــــــــــــــــ فنجـــــــــــــــــــــــانـــــ سکــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــ
یـکـــــــــــــــــــ فنجـــــــــــــــــــــــانـــــ سکــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــ

یـکـــــــــــــــــــ فنجـــــــــــــــــــــــانـــــ سکــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــ

یادداشت بیست و دوم

خدایا ازت یه خواهش دارم 

چرا من فکر میکنم همه راست میگن 

حتی تو دنیای مجازی 

چرا دلم برای همه میسوزه 

جرا برای همه نگرانم 

چرا دوست دارم همه شاد باشن اما خودم............. 

 

 

چند روز پیش داشتم از سوالای زندگیم برای دوستم میگفتم 

همین جوری مونده بود 

فکر نمیکرد اینقدر زندگیم سوال داشته باشه 

فکر نمیکرد اینقدر زندگی برام سخت باشه 

حالا که این زنگی برام سخت ترم شده 

باید فکر کنم همه اون چیزی که میگن نیستن 

همه میتونن یه روی دیگه هم داشته باشن 

همه غصه هاشون رو میگن که دل دیگران براشون بسوزه 

خدایا چرا صداقت از بین رفته  

چرا مردم دیگه به فکر هم نیستن ........

یادداشت بیست و یکم

داره بارون میاد 

چه هواییه 

جون میده بری بیرون زیر بارون اونم بدون چتر 

خیس بشی بعد هر چی آرزو داری از خدا بخوای 

اما نه میتونم برم بیرون  

نه از خدا چیزی بخوام 

از همین جا هم که بوشو حس میکنم 

انگار تمام آرزوهام برآورده شده 

البته رو نمیشه از خدا چیزی بخوام 

با این همه گناه  

همین نعمتهایی که بهم داده رو ازم نگرفته خیلی خدای مهربونی بوده 

فقط یه دعا دارم  

هر کی میره زیر این بارون قشنگ از خدا بخواد  

هر چی به صلاحمه پیش پام بزاره  

یه جوری که بعدا شرمنده نشم 

هر کی رفت یادش نره ها 

 

اولین بـــــــــــــــــــــــــــــاران پاییز را 

به یاد عطــــر نم خاک های کودکی 

به یاد عطـر نم خاک های عاشقی 

به یــــــــــاد عطر گیسوان خیس تو 

بر آسمان سجــــــــــــــــــده میکنم

انسان های سر سخت و لجوج .........

انسان های سر سخت و لجوج ، مانند چوب خشک می مانند 
 
 و انسان های نرم خو همانند چوب نرم و انعطاف پذیر ... 
 
 حال ببینید که چوب خشک با وزش باد خم نمی شود و اگر خم شود ، چطور می شکند ...  
 
اما چوب نرم نمی شکند. 
  
 
 
من هم که لجوج و سرسخت............ 
 
شاید تمام سخت بودن زندگی برای همینه ............البته برای من.......شاید